سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چنارستان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
آخرین تغییرات




    چرتیک شماره ی ۴ (چاپ دی ماه ۸۷) به بخش دانلود ها اضافه شد
درباره وبلاگ


کمک مالی

    موسسه چنارستان یک نهاد غیر دولتی است که از هیچ سازمانی حمایت مالی نمی شود و در واقع به صورت خیریه اداره می شود. از این رو یک شماره حساب جهت دریافت کمک های مردمی شما مردم خیر به موسسه برای انجام بهتر فعالیت های چنارستان اختصاص داده شد. شماره حساب ۰۳۰۸۳۴۴۳۴۱۰۰۵ به نام موسسه ی فرهنگی اجتماعی چنارستان قابل واریز در تمام شعبه های بانک ملی ایران

    

سلام

پیرو درخواست های زیاد دوستان عزیز برای داشتن پی دی اف چرتیک های چاپ شده ، فایل های آن ها به مرور زمان در قسمت دانلود چرتیک در نوار بالای سایت قرار داده می شود. در حال حاضر چرتیک 13 آماده ی دانلود است.




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 91 اردیبهشت 20 :: 12:34 عصر

عمو موَن چنار چله باهاره              

سویزه و نم نمی باران مواره

درآماده سر ترشیکه و شودر

مردم دسه دسه مرن هلاره

موَن درآماده چاقاله بادام

مرن باغیا، بچیا ایواره

آماده شماره جدید «چرتیک»

دُواره شعر چناری، دُواره

اسیر غروتم دردت و مالم

غروت دردیه که درمان نداره

مترسم تا میام انگور تالان با

آخه ایژا باهارش فصل کاره

نخور غصه عمو، مثل خودمی

مه ده خیلی دلم تنگ چناره...

جمهور سمیعی




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 91 اردیبهشت 20 :: 12:46 صبح

با سلام خدمت دوستان عزیز و سروران بزرگوارم

متاسفانه هفته ی پیش انجمن چنارستان فیلتر شد! البته مشکل از انجمن نیست بلکه کل انجمن ها و وبلاگ هایی که از سرور بلاگوب گرفته شده بودن فیلتر شدن (مثل این که کسی تو یه شهری گناهی کنه و شما کل مردم اون شهر رو بندازید زندون!) به هر حال از تمام دوستانی که می تونن کمک کنن خواهش می کنم برای راه اندازی یه انجمن جدید دست به کار بشیم! دوستانی هم که طراحی وبسایت بلدن لطفا از طریق ایمیل اطلاع بدن تا شروع کنیم به طراحی سایت اصلی و انجمن برای خودمون تا اگه خدا بخواد یه هاست بگیریم و از دست این همه اذیت راحت بشیم. 

بی نهایت ممنون بچه ها






موضوع مطلب :

          
یکشنبه 91 اردیبهشت 3 :: 10:57 صبح

کبریت که می زدی به خرمنم یادت هست؟          شد ننگ مسلمی به دامنم یادت هست؟

لبخند نمیزدم که تا نلرزد دستت                          شمشیرکه میزدی به گردنم یادت هست؟         

مرتضی خدمتی

***

 ببارای نم نم باران اندوه                         به روی گونه های خیسم امشب

که با خون دل ازدرد جدایی                             برای دلبرم بنویسم امشب        

جمهورسمیعی

***

عید آمد و یک خبر ز محبوب نشد          سهمم به جز این وفای مصلوب نشد

بیزارم از این عبور بی رحم زمان              آینده گذشت و حال من خوب نشد

مجتبی بهروزی

***

من به خود می بالم وسرمستم از الطاف دوست       هردمی از بودن من درهوای عشق اوست       

 صادق خدابنده لو

***

آرزویم بود، درفصل بهار                 یک غم ازتو، دردل من یادگار

مرهم زخمم شده چشمان تو                  ورنه اینک رفته بودم ازچنار    

منصورسمیعی

***

آبی موجم که آرامی نداشت                        درهوای ساحل ازخود می رهید

تاببوسد روی ساحل را ز عشق                           ازدل دریا به خشکی می دوید 

طاهره محمودی

***

بسی شد تازه گل آمد بهاران                 شکفته غنچه ها برشاخساران

شود می،شوکران جامی برایم                     اگرروزی نباشم یادیاران           

باربد بهرامی

***

های شمعی که ز ایام کهن سوخته ای       پس چرا درشب ما سوز وگدازی نکنی؟

 مجتبی نظری  

***

دفترعمر مرا سطربه سطرپاک کنید                 تاکه شاید سخن عشق فراموش شود ...    

افشین هدایتی                                                                              

 




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 91 فروردین 20 :: 9:36 صبح

برای امامزاده هادی (ع) ، بارگاه جدید ساخته می شود!

ریاست محترم اداره ی اوقاف و امور خیریه ی اسدآباد ما را در جریان خبر مهمی قرار دادند که حیفمان آمد شما مردم عزیزمان را هم در جریان آن قرار ندهیم و مطمئنیم که شما هم مثل ما خیلی شوکه می شوید! چرا که این خبر می تواند پایان دهنده ی انتظار چندساله ی ما چناری ها برای بازسازی امامزاده هادی (ع) و بهبود اوضاع آن شود. این خبر می تواند امامزاده را به سطحی که شایسته اش و شایسته ی ما چناری هاست برساند ؛ اگر بخواهیم !
آقای نوروزی رئیس اداره ی اوقاف فرمودند : «اعتباری به مقدار سی میلیون تومان از طرف دفتر مقام معظم رهبری برای بازسازی بنای امامزاده هادی (ع) تصویب شده است. طرح و نقشه ی بنای جدید آماده است که زیربنای آن حدوداً 200 متر است. »
ایشان در ادامه فرمودند : « ما برای شروع کار آماده ایم. قرار بود کار تخریب این بنا و ساخت بنای جدید آغاز شود تا کنون منتظر موافقت خانواده ی «متولّی» (متولیان امامزاده) بودیم که خوشبختانه جلب شد و به یاری خداوند بعد از تعطیلات عید نوروز کار ساخت امامزاده را شروع خواهیم کرد. »
آقای نوروزی بیان کردند : «با توجه به این که در سال های گذشته نیز نامه هایی از افراد مختلف از چنار دریافت می کردیم که از اوضاع امامزاده شکایت داشتند و تقاضامند رسیدگی به آن بودند(که این نامه ها در پرونده ی امامزاده بایگانی شده و موجود است)، الان هم از اهالی محترم چنار خواهشمندیم با شروع کار، نهایت همکاری را برای موفقیت طرح  با ما داشته باشند»
همانطور که ما در شماره ی 8  چرتیک بیان کردیم ؛ امامزاده هادی (ع) با داشتن مزایایی از جمله  طبیعت زیبا، چشم انداز کم نظیر، گردشگران زیاد و از همه مهم تر شأن خود  بارگاه مطهر ، پتانسیل این را دارد که به یک مکان زیارتی – تفریحی بی نظیر تبدیل شود. همچنین اشاره کردیم که اگر این اتفاق بیفتد – که البته درآن زمان رؤیایی بیش نبود ! – امامزاده کلیدی می شود برای توسعه ی چنار.
حالا که این رؤیا تا مرز واقعیت پیش آمده، خوب است بدانیم که گسترش و رسیدگی به صحن امامزاده با جذب گردشگران بیشتر به چنار باعث اشتغالزایی می شود. مثلاً حمل و نقل رونق می گیرد، باعث ساخت مکان های اقامتی و تفریحی ، تعمیرگاه و فروشگاه های متعدد و ... می شود. در نتیجه زمین های اطراف امامزاده می تواند کاربرد تجاری پیدا کند. همچنین موقعیتی خوب را برای مغازه داران و ساکنان مسیر امامزاده، در درجه اول و نیز کل چنار  رقم می زند.

 

امامزاده هادی (ع)

 






موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 فروردین 3 :: 8:47 صبح

 

همایون اشرفیان- جناب استاد اشرفیان با عرض سلام و تشکراز اینکه وقت خودتون روبه ما اختصاص دادین ازشما میخوایم خودتون رو معرفی کنید.

بنام خدا بنده همایون اشرفیان هستم . درتاریخ 2/7/1353 در روستای چنار به دنیا اومدم . تاسن 12سالگی را در کردم . با اتمام تحصیلات دوره راهنمایی جهت کار به تهران رفتم وفعالیت هنری و ورزشی ام نیز از آنجا آغاز شد . سال 78 ازدواج کردم . دارای دو فرزند به نامهای آریا وآرین هستم آریا فرزند بزرگترم 12سال دارد ، رشته سنتورکار میکند و درورزش نیز در رشته شنا فعالیت دارد . و درحال حاضر در شهرک فرهنگیان اسدآباد سکونت دارم .

-  چطور شدکه به ورزش رو آوردید وبه بوکس علاقمند شدید؟

سال68 بود که یک شب از دلتنگی به پارک لاله تهران رو آوردم . عده ای را درگوشه ای از پارک دیدم که مخفیانه در حال تمرین بوکس میباشند (چون در ورزش بوکس غیر مجاز بود) . به تماشای تمرین آنها نشستم که مربی آنها به من گفت : آیادوست داری با ماتمرین کنی؟ من هم که علاقمند بودم پاسخ مثبت گفتم واز شب بعد به آنها پیوستم . 

پس از آزادشدن بوکس وارد باشگاه " رنگین کمان" شدم . سال 70-69 سرباز بودم . بعداز سربازی در اسدآباد به تمرین مشغول شدم . الگوی من در بوکس انوشیروان نوری قهرمان جهان و المپیک میباشد .

- تاکنون در زمان بازی و مربیگری چه عناوینی کسب کرده اید؟

درزمان بازی: همانطورکه اشاره کردم بعداز سربازی در اسدآباد مشغول تمرین شدم و درمسابقات اسدآباد به مقام اول ودوم دست پیدا کردم بعد به تهران رفتم ودرکنارکار به تمرین بوکس پرداختم . از سال 73تا 76 در مسابقات تهران مقام دوم و سوم را کسب نمودم . همچنین مقام اول ، دوم وسوم مسابقات ناحیه جنوب غرب تهران را نیز دارا میباشم . دو دوره درسالهای 74 تا 76 به مسابقات انتخابی تیم ملی دعوت شدم و دوبار نیزبه اردوی تیم ملی دعوت شدم ولی سابقه بازی در تیم ملی را ندارم . 

درزمان مربیگری: درسال 78 از تربیت بدنی اسدآباد مجوز آموزش گرفتم اما مجوز رسمی مربیگری را درسال 88 اخذ نمودم . الان نیزمربی ونیز رییس هیأت بوکس اسدآباد میباشم. 

سه دوره مسابقات استانی شرکت کرده ام (رده های نوجوانان ،جوانان، بزرگسالان )که در نوجوانان دو نفر از شاگردانم مقام اول استانی ودو نفر مقام دوم را کسب نموده اند.ویکی از آنها(رضا موذن)به مسابقات کشوری در گرگان دعوت شد که در این مسابقات مدال برنز را کسب کرد.در جوانان مقامی کسب نشد ولی در بزرگسالان از چهار شاگرد سه مقام اول استانی کسب شدکه یکی از آنها به مسابقات کشوری انتخابی تیم ملی در آبادان دعوت شد ،در این مسابقات بنده به آبادان اعزام شدم وبه عنوان تکنیکی ترین مربی انتخاب شدم.

- آیا حامی ومشوقی در ورزش داشتید؟

حامی نداشتم و ورزش من در اوایل بیشتر با مخالفت خانواده مواجه می شد ولی بهترین موشق و مربی من "حافظ غیرتمند " می باشد که در حال حاضر تیم ملی آلمان را هدایت می کند.هر چه از بوکس دارم از ایشان دارم در دوران ورزشی از کسانی چون آقای کیانی ،آرامی ،ابولقاسم صادقی (رئیس اسبق فدراسیون بوکس ایران ویکی از چهار داور برتر بوکس جهان )،صفدر محمدی وفرج روز بهانی از اسداباد بهره گرفتم.

- بهترین وبدترین خاطر? ورزشیتان؟

بدترین خاطره : فوت پدرم و نرفتن به مسابقات بین المللی و اردوی تیم ملی به دلیل مصدومیت. 


مسابقات انتخابی تیم ملی

(مسابقات انتخابی تیم ملی)


بهترین  خاطره: آشنایی با حافظ غیرتمند.

- استعداد بچه های چنار رادر زمینه های رزمی چگونه می بینید؟

از نظر ضریب هوشی از تمام منطقه بالاترند تنها زمینه ی فرهنگی مناسبی برای فعالیت در چنار ودایر کردن رشته های رزمی نیست واینکه این ورزش را به دید هنر نگاه نمی کنند.

- در کنار ورزش به چه فعالیت هایی می پردازید؟

در گذشته کار آزاد داشتم. الان 17 سال است که به موسیقی سنتی می پردازم. ساز کار می کنم. اولین ساز ونیز ساز اصلی من تار است .ونیز سه تار،ویلون،سنتوروپیانو نیز کار می کنم.

نزد استادانی چون سیامک اختری(همدان)ویلون- استاد آزاده فر مدرس دانشکد? هنر دانشگاه تهران وآقای کلاچی در همدان سنتور- دو سال نیز نزد آقای هوشنگ ظریف رئیس انجمن موسیقی ایران تار وسه تار کار کردم .پیانو را بدون استاد کار می کنم. دنباله رو کار هنری و ورزشی ام پسرم آریا وبرادرم سعید می باشد که ضرب را تمام کرده، در رشت? بکس مشغول است ودانشجوی کارشناسی ارشد رشت? باستانشناسی دانشگاه گرگان می باشد.


کلاس درس با استاد هوشنگ ظریف

(کلاس درس با استاد هوشنگ ظریف)



- سخن پایانی:

شما جوانان چنار وهیئت تحریری? نشری? چرتیک حرکت فرهنگی خیلی بزرگی را آغاز کرده اید که شاید در حال حاضر از دید خیلی ها چشم گیر نیست.من به کارتان خیلی اعتقاد دارم وبرایتان آرزوی موفقیت می کنم.

آرزوی من برای مردم چنار سلامتی جوانان چنار، به دور از اعتیاد واینکه روزی از نظر فرهنگی در شرایطی قرار گیرد که بتوانم آموخته های خود را در اختیار بچه های چنار قرار دهم.

 

تهیه کننده : بهنام کاظمی

 




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 90 اسفند 17 :: 3:29 عصر


روزها در پس هم در گذرند و من هنوز سر در گمم تا دلیلی برای نوشتن یا بهتر بگویم بهانه ای برای نوشتن داشته باشم. پس چه بهانه ای بهتر و قشنگ تر از سرزمینم ... روستایی که نیمه ی گمشده ام را در وجودش یافتم ... نمی دانم از چه بنویسم از غیرت غیرتمندانش، از مهربانی هایش یا از دنیای ساده ی صداقت مردمانش، چنار من تو با شکوه و عظمتت به مردم فهماندی که امید هنوز زنده است و چه قشنگ امیدوارمان کردی در فصلی که دلمان به اندازه ی تمام فصل های دنیا گرفته بود.
در بیکران این هیاهوی پر از فریب در پس کدامین سایه سار جستجویت کنم؟ آن زمان که دریای دلهای مردمانت طوفانی می شود همه در آغوش یاد تو غزل میگن مثل هرسال ... راستی میشه کسی رو که روزی بر شانه های دلش گریسته ای از یاد ببری؟ و هرگاه که می خندی غم پنهانی را در ورای خنده ات می بینم که دلم را به درد می آورد با من از غم هایت بگو تا رهایت کنند آنگاه با هم با خنده ای از دل بگرییم.
وقتی که در کوچه های بی کسی و غربت پرسه زنان به سوی ناکجاآباد براه بودیم، و در آن غربت آباد که گوشه گوشه اش بوی دلتنگی می داد، و در آن ظلم آبادی که حتی به ماهی کوچک حوضچه یمان هم رحم نکردند و در آن غریب آباد که رسم این است... دروغ زیباست، صداقت مسخره و چه سخت و دشوار بود نشکستن. در آن آشفته بازار ... و این زمان شکوه پرمهر ، صفای پرجلال تو ای چنار مهربانم ما را از خواب غفلت بیدار کرد و به ما راه زندگی آموخت.
کاش تا همیشه مست فرجاده ی تو باشم به من بگو چقدر راه باقی است تا به جاده ی تو برسم ...
و در آخر یاد من دادی که یادم باشد کاری نکنم که به قانون زمینت بر بخورد
یاد من باشد تنها نیستم ... یاد من باشد هر چه پروانه که می افتد در آب زود بردارم.  

 




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 90 اسفند 10 :: 3:11 عصر
<   1   2   3   4   5   >>   >   
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 7
  • بازدید دیروز: 21
  • کل بازدیدها: 214047
  •                                  
گپ
برنامه موسسه
            
font-family: Tahoma; font-size: 8ptdiv class=div35/pb:BlogLinks/pb:BlogLinks