سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چنارستان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
آخرین تغییرات




    چرتیک شماره ی ۴ (چاپ دی ماه ۸۷) به بخش دانلود ها اضافه شد
درباره وبلاگ


کمک مالی

    موسسه چنارستان یک نهاد غیر دولتی است که از هیچ سازمانی حمایت مالی نمی شود و در واقع به صورت خیریه اداره می شود. از این رو یک شماره حساب جهت دریافت کمک های مردمی شما مردم خیر به موسسه برای انجام بهتر فعالیت های چنارستان اختصاص داده شد. شماره حساب ۰۳۰۸۳۴۴۳۴۱۰۰۵ به نام موسسه ی فرهنگی اجتماعی چنارستان قابل واریز در تمام شعبه های بانک ملی ایران

    

با سلام

انجمن اینترنتی بچه های چنار راه اندازی شد!

 امیدواریم که این انجمن  مکانی باشد برای بحث و تبادل نظر بیشتر پیرامون چنار عزیزمان.

شما می توانید از طریق لینک زیر وارد صفحه ی اصلی انجمن شده، ثبت نام کنید و با ورود به بخش ها و تالارهای آن ، موضوعات خود را ارسال کنید و یا به موضوعات ارسال شده توسط دیگران پاسخ بدهید.

برای ورود به صفحه ی اصلی انجمن کلیک کنید :    انجمن بچه های چنار  




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 90 بهمن 5 :: 3:40 عصر

ساعت دارد 4 می شود و من هنوز نشسته ام و زل زده ام به این برگه ... هنوز می نویسم و خط می خورد... هنوز نتوانسته ام حتی یک جمله بنویسم که خودم را راضی کند...

ساعت 2 بود که این برگه را برداشتم... می خواستم از جشنواره نشریات دانشجویی بنویسم... از سوم تا ششم خرداد بنویسم که نشریه های دانشجویی رفتند تهران و جایزه بردند و تقدیر شدند اما چرتیک نرفت و جایزه نبرد و تقدیر نشد چون چرتیک مال هیچ دانشگاهی نیست و اعضایش هم دانشجوهای یک دانشگاه نیستند. چرتیک مثل آنها حامی ندارد?، قیمتش 1000 تومان نیست و ... صفحه هایش رنگی و روغنی نیست...

چرتیک را فقط چند تا جوان می نویسند که هر بار برای نوشتن هر سطر باید دست از کار بکشند... هزارتا گره ی زندگیشان را باز نشده رها کنند... هر بار موقع نوشتن دست هایشان خسته است و چشم هایشان می سوزد و آرزویشان است که روزی بتوانند فقط یک صفحه از چرتیک (بچه ها چرتیک) یا روی جلد را رنگی بزنند ... از جشنواره ی نشریات به این ور ساعت ها تا 4 نیمه شب آسان نمی گذرد ... (می نشینم و زل می زنم به روزنامه ها و مجله های دور و برم ... به کاغذ سفید پیش رویم ... گاهی می نویسم و خط می خورد ... خیلی چیزها دارم ... برای فکر کردن ... برای افسوس و حسرت و امید ... ) برایم  عجیب است که : هیچ جشنواره ای، همایشی، مسابقه ای، هیچ جایی توی این دنیا برای تقدیر شدن چرتیک وجود ندارد ... هیچ جایی نیست که این دست ها خستگی درکنند ...

و آن ها شاید با این سطرهای من موافق نباشند. بی شک دادشان در می آید که تقدیر نمی خواهند و نمی خواهند کسی دستشان را به عنوان برنده بالا ببرد ... فقط فرصتی برای مبارزه می خواهند و شاید اندکی امید... 

گزیده ی سخنان امام علی (ع) را که آقای حاج عباس سمیعی فرستاده اند می خوانم : ای مالک مباد که در حکومت تو خادم و خائنی یکسان باشند زیرا خادمی که در ازای خدمت خود مزد و مرحمت نبیند دلسرد و لاقید گردد...                                  




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 90 آبان 18 :: 5:38 عصر

در ستون جدید «از میان مردمم...» نشریه در شماره ی 12، گفت و گوی ما با خانم بتول مرسلی (عمه بتول) که به درمان های گیاهی در چنار مشهور است آمده که در اینجا می توانید آن را ملاحظه بفرمایید.


چنارستان: خودتون رو معرفی کنید، چند سال دارید؟
اول از همه ی شما تشکر می کنم و آرزو می کنم موفق باشید. من بتول مرسلی فرزند قربانعلی مرسلی هستم و 77 سال سن دارم.


چنارستان: چند وقته که داروهای گیاهی جمع می کنید؟
الان 40 ساله که این کار رو می کنم. چون اولین باری که تونستم موفق بشم در مورد یکی بود که بچه دار نمی شد. و اون بچه ای که با داروی من به دنیا اومد الان 40 سالشه.


چنارستان: این کار رو از کی یاد گرفتید؟
از کس خاصی یاد نگرفتم و آموزش خاصی ندیدم. ماجرا از اینجا شروع شد که خودم مشکل نازایی داشتم و برای معالجه به کرمانشاه رفتم و مشکلم حل شد. و از روی دارویی که به من داده بودن تونستم روش درمان این مشکل رو پیدا کنم و تونستم اون داروها رو از کوه و صحرا پیدا کنم.


چنارستان : چطور به این کار علاقه مند شدید؟
اول این که تا خدا نخواد هیچ کس نمی تونه کاری انجام بده. ولی وقتی خودم معالجه شدم به این فکر افتادم که چرا وقتی راهی واسه درمان وجود داره من این کار رو واسه مردم انجام ندم. به دنیا اومدن بچه ای که الان چهل سال داره هم خودش برام علاقه درست کرد و باعث شد علاوه بر نازایی امروز واسه چیزای دیگه هم دارو داشته باشم.


چنارستان : چقدر مراجعه کننده (مشتری) دارید و بیشتر از کجاها میان؟
شاید سالی 30 یا 40 نفری میان برا دارو و بیشتر کسایی هستن که میشناسن یا بهشون معرفیم کردن. اکثرش از چنار بوده ولی چند مورد هم از شهرهای همدان، کرمانشاه، تهران و روستاهای اطراف و اکثرا یا چنارین یا چناری ها معرفی کردن.


چنارستان :  تا الان چه مریضی هایی رو تونستید درمان کنید؟
بیشترین تجربه ام در دارو دادن برای نازایی بوده و شاید تا حالا 50 یا 60 نفر یا برای خودشون یا آشناهاشون تو شهرهای دیگه دارو بردن. تو روستای خودمون چند سال پیش یه بچه ای بود که دو سال سل داشت ، من درمانش کردم. همین چند روز پیش از روستاهای اطراف اومدن دنبالم و رفتم اونجا ، بچه ای رو که اسهال داشت مداوا کردم. و مریضی های دیگه مثل فشار، قندخون و جوش بوده که با استفاده از عرقیاتم مداوا کردم.


چنارستان :  داروها رو از کجا جمع  می کنید؟
بیشتر داروها مخصوصاً داروی زخم رو از کوه و داروهای دیگه رو هم از کوه و هم از باغ و زمین کشاورزی جمع می کنم.


چنارستان: خودتون چقدر از داروهای گیاهی استفاده می کنید؟
شکر خدا خودم مریضی خاصی ندارم. ولی برای مریضی های کوچیک دکتر نمی رم و از داروهای گیاهی استفاده می کنم.


چنارستان : معمولا قیمت داروهاتون چنده؟
با وجود این که جمع کردن این داروها سخته، اصلاً قیمتش اندازه ی سختیش نیست. ولی معمولا داروی نازایی 6 هزارتومان و و عرقیات 3 یا 4 هزاره. 


چنارستان : شما به عنوان یک شخص با تجربه چه نصیحتی برای چناری ها دارید؟
من خودم همیشه خدا رو مد نظر دارم و همه رو واسه توکل به خدا تشویق می کنم. و این کار باعث می شه از خیلی از بدی ها و مریضی ها مثل اعتیاد دوری کنن و از خدا می خوام به همه ی جوانان و مردم چنار بصیرت بده. 

                                  

   تهیه کننده : فاطمه رحیمی رادفر




موضوع مطلب :

          
شنبه 90 خرداد 28 :: 3:31 صبح

سلام. بالاخره شماره ی دوازدهم چرتیک هم چاپ شد و امروز (جمعه بیست خرداد) فروش اون در چنار شروع شد. این چرتیک در 10 صفحه ی اصلی و 4 صفحه «بچه ها ! چرتیک...» و با قیمت 200 تومان و حاوی این مقاله هاست :

- « به جای سرمقاله » با سه یادداشت «به خاطر همسایه» از افشین هدایتی ، «حکایت چرتیک و آر پی جی» از مجتبی بهروزی و «تقدیه به بچه های موسسه» از طاهره محمودی. 

- ستون جدید «از میان مردمم ...» که این شماره ی آن گفت و گویی با «عمه بتول» (که به درمان های گیاهی در چنار شهرت دارد) پرداخته  و فاطمه رحیمی آن را تهیه کرده است.

- «روستای من چنار...» که نگاهی است به دستاوردهای اولین مسابقه ی انشانویسی چنار به همراه متن کامل انشای نفر برنده ، آقای «مهدی شیخ محمدی».

- دومین قسمت ستون بهداشتی روانشناسی هم مقاله ایست با عنوان «میم مثل مادر شدن...» که ندا مرسلی (دانشجوی کارشناسی مامایی) در آن به نکات مهم و مفیدی برای دوران بارداری پرداخته است.

- «همه چی آرومه، تو موفق می شی... !» هم مقاله ای است برای کنکوری های امسال که طاهره محمودی و صابر مرسلی آن را نوشته اند.

- پرونده ی ویژه ی این شماره هم با موضوع «مروری بر ورزش در چنار» شامل این بخش ها بود :

- «شش سال پا به توپ...» (نگاهی به سابقه ی فوتبال چنار در شش سال اخیر) نوشته ی آقای شهرام مرادی. 

- «اخبار ورزشی چنار، چهل سال بعد...» مقاله ی طنزی نوشته ی  «سیراموزه» !

- «شمشیر برّا» نوشته ی مجتبی بهروزی.

و بالاخره کاریکاتوری از محسن شیخ محمدی.


 «بچه ها چرتیک» هم شامل مسابقه، لطیفه، جدول، عکس بامزه (بزرگ ترین بستنی دنیا) ، «علی ویزیون» و آفرین بچه ها است. 


دوستانی که به نسخه ی چاپی چرتیک دسترسی ندارند به این آدرس به ما ایمیل بزنند تا پی دی اف چرتیک برای آنان ارسال شود.

chertik87@gmail.com

 

چرتیک 12

کاریکاتور : محسن شیخ محمدی

 

 

 




موضوع مطلب :

          
شنبه 90 خرداد 21 :: 1:57 صبح

یکی از مشکلات و معضلاتی که امروزه گریبانگیر برخی جوامع شده ، بیماری اعتیاد است. وقتی سخن از اعتیاد است، ذهن ما معطوف به قشر جوان می شود. چرا که این تیر مهلک جوانها را نشانه رفته و به تبع آن جامعه را فلج می کند. در اینجا می خواهیم به صورت مختصر از علل گرایش فرزندان چنار به مواد مخدر صحبت کنیم و به این سؤال بپردازیم که : چرا جوانان ما به سمت مواد مخدر می روند؟ چرا...؟
 اولین و مهم ترین دلیل که بسیار مشهود است: بی ایمانی ، کم توجهی به مسائل معنوی ، زیر پا گذاشتن اصول و به تبع آن سلیقه ای عمل کردن ما است. چنانکه در دراز مدت بر اثر بی توجهی به این اصول ، برای هر موضوعی تعریفی خاص (آنچنان که خواسته ایم) ارائه داده و برای خود منشوری ساخته ایم و طبق این منشور مدت هاست هم خودمان اشتباه می کنیم و هم به فرزندانمان آموخته ایم.
از دیگر عواملی که موجب گرایش فرزندان ما به این مواد شده ، می توان به : عدم تربیت و کنترل صحیح ، فاسد بودن محیط ، وجود درصد بالای افراد مصرف کننده ، دسترسی آسان به این مواد ! شب گردی بچه های کم سن و سال، فاصله گرفتن بچه ها از محیط خانواده و پیوستن به گروه همسالان و از همه مهم تر از بین رفتن قبح و زشتی این عمل اشاره کرد. که هر کدام باید مورد بررسی قرار گرفته و در جهت بهبود این شرایط گام هایی برداشته شود. اما از موارد فوق می خواهیم به نقش خانواده ها در این فاجعه ی جبران ناپذیر اشاره کنیم و ادعا کنیم که : «فرزندان ما معتاد می شوند چون خودمان می خواهیم!»
شاید عجیب به نظر برسد، اما این واقعیتی است تلخ...! برای اثبات این ادعا چند سؤال مطرح می کنیم: آیا سیگار که به نوعی سرمنشأ همه ی این مصیبت ها است به جزء جدایی نشدنی فرهنگ ما تبدیل نشده؟ ( تا جایی که در مسجد هم سیگار می کشیم!) آیا مهمانی و شب نشینی های معمول ما با مواد مخدر عجین نشده؟ آیا شب هفت تولد بچه هایمان از این مواد استفاده نمی کنیم و آیا فرزندان ما این صحنه ها را نمی بینند ؟ آیا می شود از آنها انتظار داشت از این تصاویر درس تنفر از مواد مخدر را بیاموزند؟! آیا در عروسی هایمان این مواد را به نسل جوان هدیه نمی دهیم؟ عروسی های چنار تنها جایی است که افراد بدون هیچ محدودیت و کنترلی مشروبات الکلی و مواد  مخدر مصرف می کنند!
 خانواده ی داماد خود را موظف می دانند به جوانان پاک چنار این مواد  را هدیه کنند! و خلاصه این که مصرف مواد  مخدر از مرز یک عادت عبور کرده و به  فرهنگ ما تبدیل شده!! ما حتی هنگام عیادت بیمار هم...!
 آنقدر پیش رفته ایم که امروز، فرزندانمان در روز روشن و در مرکز روستا با بدنی برهنه این مواد کشنده را برای هم تزریق می کنند !
فراموش نکنیم اعتیاد امروزِ فرزندانمان نتیجه ی مستقیم و طبیعی اعمال خودمان است. اصلا عجیب نیست. عجیب این نیست که جوانان ما معتاد می شوند، عجیب این است که ما به بهانه ی دو روز عروسی ، عروس ، داماد ، خانواده و اطرافیانشان را بیچاره می کنیم. باید بپذیریم که این راه را اشتباه می رویم. با این شرایط اگر کسی راهِ خوب رفت باید تعجب کرد. چرا باید خوب باشیم وقتی این همه فرصت برای بد شدن داریم؟ پدران ما امروز با خوشحالی و افتخار به فرزندان پاک چنار مواد مخدر هدیه می کنند و فردا با تعجّب و تحیری خاص به معتاد شدن آنها خیره می مانند!؟! تا کجا می خواهیم پیش برویم؟ چند خانواده ی دیگر باید قربانی اعتیاد شود تا ما به خودمانبیاییم؟ نمی خواهیم زحمات پدر و مادر و بزرگ ترهایمان را نادیده بگیریم ، اما ... ! ما از فرزندانمان چه می خواهیم؟ از آنها توقع داریم مدارج علمی را طی کنند؟ ورزشکار شوند؟ مهندس، معلم ، دکتر؟  چقدر فعالیت مساجد ، مراسم مذهبی، مسابقات ورزشی، اوقات فراغت، باشگاه همیشه تعطیل چنار و ... برایمان اهمیت دارد؟ آیا اصلا به این ها فکر کرده ایم؟ وقتی فرزند ما چشم باز می کند ، جز دود و دم و ... نمی بیند چگونه از او توقع داریم مثلا قهرمان شنا شود؟ در مسابقات ورزشی مقام کسب کند؟ مدارج علمی را یک به یک طی کند؟ سالم زندگی کند؟ و ... . یقین بدانید مادامی که این گونه پیش برویم و در رفتارمان تجدید نظر نکنیم این روند با شدت بیشتر ادامه خواهد داشت و خبری از سلامتی و افراد سالم در روستا نخواهد بود.
تا امروز تصور ما این بود که با «یک جو غیرت» می توان خود را از کمند این بیماری دور نگه داشت و یا در صورت ابتلا از چنگ آن رها شد. اما با مبتلا شدن افراد با درجه ی غیرت بالا، باید اعتراف کنیم که در این محیط دیگر یک جو غیرت برای سالم ماندن کافی نیست. برای نجات روستا از این باتلاق باید از همین امروز دست به کار شویم و هر کس به سهم خود به فکر حل این معضل باشد.                                   
این کار شدنی است اگر بخواهیم ... باید در برخورد با مسائل مختلف اجتماعی تجدید نظر کنیم. عروسی های امروز چنار (که یکی از عوامل مهم گرایش جوانان ما به مواد مخدر است) هیچ توجیهی ندارد.     باید مواد مخدر از مهمانی ، شب نشینی ، عروسی ، جشن تولد و دیگر مناسبت های ما حذف شود. راه دومی وجود ندارد. شک نکنید راه همین است...
فرزندان ما دقیقا در همان مسیری حرکت می کنند که ما برای آنها تعیین کرده ایم. امروز وقت آن است که با رویکردی مناسب تغییر مسیر داده و در جهت درست حرکت کنیم تا به زودی فرزندانمان الگویی مناسب و راهی روشن برای حرکت به سمت آینده داشته باشند.
به امید روزی که با توکل به خدای مهربان و همت خانواده ها بچه های چنار در سلامت کامل به سر ببرند و دیگر هیچ خانواده ای دغدغه ی اعتیاد فرزندش را نداشته باشد. تا خانواده ها بار دیگر طعم خوش آرامش را بچشند.  ان شاء ا...
سلامت باشید و مهربان                 

 منصور سمیعی  
                         
                                                                   




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 90 خرداد 10 :: 4:50 صبح

سلام

انجمن اینترنتی چنار راه اندازی شد!

این انجمن جاییه برای بحث ها و تبادل نظر دوستان عزیز چناری (داخل و خارج کشور) و امیدواریم با عضویت دوستان و ادامه ی بحث ها بتونیم محیطی خوب و کارا ایجاد کنیم.

کار توی انجنمن خیلی ساده است. فقط کافیه عضو بشید و بعد می تونید موضوع جدید مطرح کنید یا درادامه ی موضوعات قبلی نظرتون رو بنویسید

چون سایت های فارسی زبان به راحتی و بدون مشکل فضای انجمن نمی دادند از یک سایت خارجی گرفته شده . هر چند زبان سایت تقریباً فارسیه (حالا خواهید دید!)

آدرس انجمن چنار chenar.bigboardlive.com هست و برای ورود می تونید اینجا کلیک کنید

بی نهایت ممنون




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 :: 3:53 عصر

 

عجب کاری به دستم داد چشمت

که بر چشمان من افتاد چشمت

سیه بادام ، نرگس گون ، مِی آلود

الهی خانه اش آباد چشمت

کلاس عشقبازی می گذاری

و من شاگردم و استاد چشمت

ندارم زَهره ی نامهربانی

سرِ دل می کشد فریاد چشمت

الهی رویِ هوشیاری نبیند

امان از مستِ مادر زاد چشمت

شنیدم گفته ای فیضی غریب است

برو خوش باش ، روشن باد چشمت

 

الماس فیضی




موضوع مطلب : با شاعران چنار

          
سه شنبه 90 فروردین 30 :: 12:27 عصر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 3
  • بازدید دیروز: 21
  • کل بازدیدها: 214043
  •                                  
گپ
برنامه موسسه
            
font-family: Tahoma; font-size: 8ptdiv class=div35/pb:BlogLinks/pb:BlogLinks