سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چنارستان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
آخرین تغییرات




    چرتیک شماره ی ۴ (چاپ دی ماه ۸۷) به بخش دانلود ها اضافه شد
درباره وبلاگ


کمک مالی

    موسسه چنارستان یک نهاد غیر دولتی است که از هیچ سازمانی حمایت مالی نمی شود و در واقع به صورت خیریه اداره می شود. از این رو یک شماره حساب جهت دریافت کمک های مردمی شما مردم خیر به موسسه برای انجام بهتر فعالیت های چنارستان اختصاص داده شد. شماره حساب ۰۳۰۸۳۴۴۳۴۱۰۰۵ به نام موسسه ی فرهنگی اجتماعی چنارستان قابل واریز در تمام شعبه های بانک ملی ایران

    

استاد سید رضا ابوالقاسمی ؛ کارشناس ادبیات فارسی و کارشناس ارشد ادبیات عربی ؛ نویسنده ی کتاب« آدراپانا در گذشت زمان »؛ پژوهشگر در زمینه ی تاریخ اسدآّباد و معلم سابق چنار، لطف کرده اند و  نامه ای برای  چرتیک (گاه نامه ی مردم چنار که توسط موسسه چاپ و در چنار توزیع می شود) پس از توزیع شماره سوم چرتیک نوشته اند که متن کامل آن را می آوریم :

 

                                                             « بسمه تعالی شأنه

از سید رضا ابوالقاسمی - دبیر بازنشسته اسدآباد -  به سردبیر محترم چرتیک و اعضای شریف آن

                           این زمان جان  دامنم برتافته است          بوی پیراهان یوسف یافته است

نوشته ای در دو برگ به وسیله ی دوستی به نام افشین هدایتی به دستم رسید که محتوای آن در باره ی چنارستان و آداب و رسوم و رسم عروسی در آن روستا خبر می داد و یک صفحه هم درددل و بث الشکوای جوانان عزیز و حساس و رنجیده از بی اهمیتی مردم که خراب شدن چشمه ای قدیمی و تاریخی به نام چشمه اسد که سال ها عطش آنها را می زدوده و با آمدن لوله کشی مردمان قدرنشناس حق آن را ادا نکرده و اجازه داده اند دست زمانه با تیشه ی مخرب خود آن چشمه را خراب کند و به بوته ی فراموشی بکشاند و نام آن را چرتیک نهاده اند که چه نام پر محتوا و اسم با مسمایی است چرتیک که در اسدآباد به آن  «چِرتِنگ»  و نام ادبی آن تلنگر است. عملی که هشیار کننده و بیدارگر می باشد و با برخورد به افرادی که به خواب غفلت فرورفته و در عالم بی خبری اگر دنیا را آب ببرد آن ها را خواب می برد ، هشیاری و بیداری می دهد. تلنگر یا چرتیک عامل بیداری ، هشیاری ، زایل کننده ی خواب غفلت و جمود ، باعث تحرک و تشویق و محو کننده ی سستی ها و بی تفاوتی ها. چرتیک وجدان خواب آلود و بی احساس و غیر مسئول را بیدار می کند و مسئولیت پذیر می نماید.  اصلا وجدان ساز و مسئولیت آور است. چرتیک، دیو «به من چه بابا ولش کن » ، «کلاه خودت رو محکم نگه دار » ، « مگر من و تو مسئول مردمیم » ، « از دست ما چه بر می آید؟ » ، « ما سر پیازیم یا ته پیاز؟ »، « دیگی که برای من نجوشد سر سگ در آن بگذار ، « به من چه دخلی دارد؟ » ،  « به من و تو چه می رسد »  و صد ها جملات مخرب ذهن که باعث بی تفاوتی افراد جامعه در برابر مسئولیت اجتماعی ابراز می کنند محو و نابود می کند و همت و تلاش و سعی و کوشش را در جامعه رواج داده از خمود و سستی و بی تفاوتی می کاهد و روحیه ی تشریک مساعی و  این  که آسایش و سرنوشت فرد به آسایش و رفاه جمع بستگی دارد را در همه زنده و احیا می کند و چرتیک به همه می فهماند که دست خدا با جماعت است ( یدالله مع الجماعة ) و تا حرکتی از تو ای انسان بروز داده نشود برکتی از سوی خدا نمی بینی. چرتیک خونی است سالم و تازه که وارد رگ های مریض جامعه می شود و دردها و امراض اجتماعی را می کشد و از بین می برد. با چرتیک است که خواب جهل از چشمان نادان ها می پرد و به خیل دانایان افزوده می شود. خلاصه  چرتیک بیداری است و هشیاری و ضد سستی و  بی تتفاوتی و خمود و...

در جای دیگر نوشته شده وقتی برای مجوز و موارد قانونی این گاهنامه به ادارات مربوطه رفتیم و تقاضای خود را متذکر شدیم مایه ی تعجب کارمندان شد. یکی گفت : « چنار را به این کارها چه؟ »  دیگری گفت: «مگر اصفهان است؟» خلاصه منفی بافی ها و چوب لای چرخ کار نهادن ها شروع شد که در این زمینه باید بگویم: فرزند عزیزم این اعمال یکی از آفات بزرگ اجتماعی ماست که فکر می کنیم همه چیز باید مال محیط های بزرگ باشد در حالی که اگر اندکی دقت شود یا کتاب حماسه ی کویر استاد باستانی پاریزی را بخوانیم میبینیم محیط های بزرگ چیزی از خود نداشته اند جز ... و اگر عالمی فقیهی عارفی دانشمندی ریاضیدانی مخترعی مکتشفی در آن پیدا شده است مال همین چنارها و روستاهایی است که به نظر آنها ارزش ندارند. اینها تلنگر منفی است که نباید باعث دلسردی شود. همان است که قدم اول را برداری راه پیدا می شود. اگر آماری از دانشمندان کشور ما گرفته شود به خوبی خواهید دید نود و نه درصد آنها اهل روستاها و شهرهای بسیار کوچک بوده و هستند. یک درصد هم شاید کم تر مربوط به شهرهای بزرگند. ( برای اثبات به کتاب گفته شده مراجعه شود )

به هر حال « شرح مجموعه ی گل مرغ سحر داند و بس » ؛ بنده ی حقیر که در سال 41-1340  در چنارستان سبز شما معلم بودم و اندکی با آداب و رسوم اهالی آن جا آشنا شدم.  شما مردم چنار را خوب می شناسم  و به جرأت می گویم قدر و ارزش شما بیشتر از این­هاست که برای تعجب و حتی مسخره کردن افرادی که عینک سیاه در چشم خود نهاده اند برنجید. خداوند متعال می فرماید:« من جاهد فینا  لنهدینهم سبلنا » کسی  که در راه ما بکوشد راه های خود را به آنها نشان می دهیم. مگر خدا جای مخصوص  و راه مشخصی دارد؟ [شهید مطهری: راه خدا از میان مردم عبور می کند. «موسسه»] راه خدا همین مسائل است. یعنی قدم برداشتن برای زندگی خود و جامعه و دیگران. مگر پیامبر ما حب وطن را جزء ایمان نفرموده است؟ پس این کارها نوعی واجب کفایی یا واجب تخییری است. به راه خود ادامه دهید. خدا هم با دست نامرئی غیبی کمکتان می کند. دلسرد نباشید، گفته اند دست کار می کند و چشم می ترسد آری هر کاری در اول مشکلاتی دارد ولی « عقل چون با عقل دیگر یار شد/ راه پیدا گشت و جان بیدار شد»

کدام روستا یا شهری هست که ده خانواده در یک حیاط زندگی کنند و جز حق همسایگی هیچ قرابت سببی و نسبی نداشته باشند و حق همسایگی را چنان ادا کنند که در تمام عمر صدا را به روی همسایه بلند نکنند جز چنار بزرگ؟ بدون اغراق می گویم چنار شما بهترین و پاک ترین انسان ها را دارد. مردمانی سلیم النفس، بدون حیله و مکر و روباه صفتی و دغل بازی ، مردمانی پاک­سرشت و خوش­نیت هستند و شما بزرگانی در طول تاریخ داشته اید و روستای شما قدیم است »

 

 




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 87 آبان 6 :: 12:31 عصر

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 38
  • بازدید دیروز: 12
  • کل بازدیدها: 214305
  •                                  
گپ
برنامه موسسه
            
font-family: Tahoma; font-size: 8ptdiv class=div35/pb:BlogLinks/pb:BlogLinks