سلام دوست چناري
در دل و جان خانه کردي عاقبت
هردو را ويرانه کردي عاقبت
اي ز عشقت عالمي ويران شده
قصد اين ويرانه کردي عاقبت
اي دل مجنون و از مجنون بتر
مردي مردانه کردي عاقبت
عشق را بي خويش بردي در حرم
عقل را بيگانه کردي عاقبت
من تورا مشغول ميکردم دلا
ياد آن افسانه کردي عاقبت